سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردن و خوارى نبردن ، و به اندک ساختن و به این و آن نپرداختن ، و آن را که نصیب به آسانى به دست نیاید با کوشش با آن برنیاید و روزگار دو روز است روزى از تو و روزى به زیان تو ، در روزى که از توست سرکشى بنه و در روزى که به زیان توست تن به شکیبایى ده . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات



بازدید امروز :1
بازدید دیروز :36
کل بازدید :27657
تعداد کل یاداشته ها : 25
103/2/10
3:8 ع

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت

آیا تا به حال از خود سوال کرده اید که چرا سازمان ملل بعنوان مدیر نظم جهانی در آمریکا مستقر است؟ پاسخ به این سوال نه تنها در رویکردهای جهانی آمریکا بلکه در سخنرانی امسال اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل نیز منعکس شده است.
بعد از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده آمریکا مدعی توانمندی نظم جهانی برای رسیدن به صلح و آزادی در جهان شد. ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا با هدف کمک به همه آسیب دیدگان جنگ جهانی دوم و توجه به گرسنگان آفریقایی، بشکه های شیر خشک را از آمریکا به سراسر دنیا گسیل داشت. بر روی این بشکه ها عکس دو دست به هم فشرده که در آستین یکی پرچم آمریکا و در آستین دیگری پرچم کشور کمک گیرنده بود، هک شده بود. در حقیقت اولین نمودهای جهانی شدن آمریکایی با یک حرکت تبلیغاتی صرف نظر از نیازهای اولویت دار کشورهای جهان، انجام گرفت.


آمریکا که خود کمترین آسیب را در طی جنگ جهانی دوم متحمل شده بود با جای دادن اندیشمندان اروپایی و خصوصا مکتب فرانکفورت به تسریع توسعه اقتصادی و سیاسی خود پرداخت. از طرف دیگر آمریکا بیشترین مهاجرین را در خود جای داده بود که با ساماندهی این مهاجرین بوسیله ارتباطات میان فرهنگی به کشوری جهانی از درون و از بیرون تبدیل گشت.
وزارت خارجه آمریکا که واجد 200 مرکز تحقیقاتی- پژوهشی است، مسئول بُعد جهانی بیرونی آن است. از بُعد ارتباطی، آمریکا سطح نفوذ خود را در افکار عمومی مردم دنیا اندازه گیری کرده و رسانه های خبری او حقیقت را در افکار عمومی می سازند. از بُعد سیاسی، آمریکا منادی هدیه دادن سیستم دموکراسی و آزادی برای همه کشورهای دنیاست. از بُعد فرهنگی، ارزش های آمریکایی بوسیله رسانه های عالم گیر آن همچون هالیوود مدام در جلوی چشم جهانیان قرار دارد. از بُعد اقتصادی، دلار آمریکا پشتوانه پول ملی بسیاری از کشورها و بازار بورس آن قوام دهنده بورسهای سراسر دنیاست. اولین شرکت های جهانی از آمریکا سردرآورد و شروع به توسعه کرد، شرکت های همچون مک دونالد، مایکروسافت، پپسی، کوکالا، جی ام سی، فورد، تایمز و ...
در این جهت می توان سخنرانی اوباما در 65امین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل را تحلیل کرد. وی در آغاز سخنرانی خود به ضربه خوردن آرزوهای جهانیان در پس ضربه خوردن به اقتصاد آمریکا اشاره می کند: « در بیرون از درهای این تالار، مجموع? ساختمانهای محلات این شهر بزرگ برای ما داستان یک ده? دشوار را باز می گویند. نُه سال پیش ویران ساختن مرکز بازرگانی جهانی از خطری که هیچ مرزی را نمی شناسد، یا به هیچ منزلت و نزاکتی پای بند نیست خبر داد. دو سال پیش در چنین ماهی، یک بحران مالی در وال استریت موجب پریشانی احوال خانواده های آمریکایی در بخش اصلی جامعه شد. این دو چالش جداگانه بر مردم در سراسر جهان اثر گذاشته اند.  مردان زنان و کودکان، از کازابلانکا گرفته تا لندن، از جلال آباد گرفته تا جاکارتا، به دست افراط گرایان به قتل رسیده اند. طی بحران مالی به اقتصاد جهانی ضرب? بسیار سنگینی وارد آمد، بازارها فلج شدند و تحقق رؤیاهای میلیون ها تن از مردم در هم? قاره ها به تعویق افتاد. در پشت چالش هایی که در برابر امنیت و رفاه ما قد برفراشته اند ترسهای عمیق تری نهفته اند: این که نفرت های دیرینه و نفاق های دینی باردیگر در حال اوج گرفتن هستند؛»
و بالاخره به مدیریت بر جهان اذعان کرده و خروج تدریجی جهان از مدیریت آمریکا را بعنوان یک حادثه ناگوار اعلام می دارد: « این که جهانی که حالت به هم پیوست? بیشتری به خود گرفته است، به گونه ای از مهار ما خارج شده است. اینها برخی از چالش هایی بوده اند که دولت من از آغاز تصدی با آنها مقابله کرده است. امروز من می خواهم با شما دربار? آنچه که ما طی بیست ماه گذشته برای رویارویی با این چالش های انجام داده ایم؛ این که مسؤلیت ما در پیگیری صلح خاورمیانه چیست؛ و این که ما در تلاشیم  چگونه دنیایی در قرن بیست و یکم بساریم، سخن بگویم.» این در حالی است که سران کشورهای جهان به راحتی به این جملات که جزء پیش فرض های آنها قرار گرفته گوش می دهند.
حاکمیت آمریکا بر جهان در جملات بعدی سخنرانی او نمایان تر می شود، وقتی از اصلاحات اقتصادی می گوید: « ما در حال اصلاح نظام مالی جهانی خود هستیم و این کار از اصلاح وال استریت در داخل کشور آغاز شده است، تا بحرانی نظیر این هرگز بار دیگر به وقوع نپیوندد. و ما گروه کشورهای بیست گانه G20)) را به صورت کانون اصلی هماهنگی بین المللی در آوردیم، زیرا در دنیایی که رفاه اقتصادی پراکندگی بیشتری دارد، ما باید حلق? همکاری را برای در بر گرفتن اقتصاد های در حال ظهور- اقتصادهایی از هرگوش? جهان - گسترده تر سازیم.»
بنابراین خیلی راحت می توان ادعا کرد دنیا پس از جنگ جهانی دوم حدود 60 سال است در دیکتاتوری پیچیده آمریکا اسیر شده و در این میان یک کشور نه تنها بدون همکاری با آمریکا بلکه علی رغم فشارهای گسترده آمریکا توانسته به توسعه و پیشرفت در زمینه های مختلف دست یابد. از این جهت کدخدای دهکده جهانی حق دارد تمام جهان را علیه او بشوراند غافل از آنکه خود در چالشی بزرگ گیر افتاده و دیگر کشورها همانند دیروز غلام حلقه به گوش نیستند.
آمریکا در معادلات جدید جهانی دست و پا می زند و هم اکنون جهانیان به نظاره مرگ او نشستند.